پل

ما در تمام آن راه طولانی طاقت‌سوز  تحمل‌شکن
هرجا رودخانه برآشفته خروشانی دیدیم ؛
جسورانه بر آب زدیم و گذشتیم .
هرجا شکاف و پرتگاهی ژرف دیدیم
آن را جهان و پران پیمودیم .
هرجا تالاب و گندابی بود
آن را خستگی ناپذیر و خیره‌سرانه دور زدیم .
هرجا دیواره‌ای و صخره‌ای بود
آن را بیباکانه صعود کردیم
ما به هنگام پیش‌رفتن
مطلقا هیچ پلی نساختیم
تا آن را 
پس از عبورمان
در قفایمان ویران کنیم
از ترس آنکه مبادا به اندیشه بازگشتی بزدلانه دچار شویم .

نادر ابراهیمی